در باره منشور حقوق بشر کوروش

 

پنجره: به بهانه بررسي چالش‌ها و فرصت‌هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري قرار گفت‌وگويي با حميد بقايي رياست اين سازمان گذاشتيم، ولي بحث داغ منشور كوروش و اين سازمان پرحاشيه، مباحث را به جايي كشاند كه شايد بتوان از آن به‌عنوان يك گفت‌وگوي جنجالي تعبير كرد.

 

آقاي بقايي با توجه به بحث منشور كوروش كه بحث داغ روز است، لطف كنيد تاريخچه منشور و ابعاد سياسي، فرهنگي و اجتماعي حضور آن را در ايران بيان كنيد؟

 

در حدود ٢٥ قرن پيش، پس از فتح بابل توسط ايرانيان، به دستور كوروش، پادشاه وقت ايران، فرماني به ارتش ايران صادر مي‌شود. اين فرمان شامل مواردي همچون عدم برخورد تند نظاميان با مردم، احترام به آحاد جامعه و آزاد كردن بردگان بوده است.


در حاليكه در آن روزگار رسم بر اين بوده است كه وقتي شهري تصرف مي‌شد، به‌خصوص اگر در مقابل قواي مهاجم مقاومت نيز مي‌كرد، تمام مردمان آن شهر قتل‌عام مي‌شدند و در ضمن، شهر را نيز ويران مي‌كردند.


اين موضوع در كتيبه‌هاي تاريخي مورد اشاره قرار گرفته است. در تاريخ، جلوتر هم كه مي‌آييم، مي‌بينيم مثلا وقتي تيمورلنگ در خاطراتش درخصوص حمله به ايران اشاره مي‌كند، مي‌آورد: وقتي به ايران حمله كردم قبل از آن پيك فرستادم و گفتم كه اگر تسليم شويد، فقط اموالتان را مي‌گيرم و كاري با جان و ناموس شما ندارم، ولي اگر تسليم نشويد، همه شما را از دم تيغ خواهم گذراند.

 

از اين جهت، مي‌بينيم بسياري از شهرهايي كه تيمور از بين مي‌برد، به علت مقاومت اوليه آن‌ها بوده است. اما در استان فارس به علت مذاكره حاكم آن با تيمور اين اتفاق رخ نمي‌دهد. اين روالي ‌بوده كه در گذشته وجود داشته است.


وقتي خوب دقت كنيم مي‌بينيم در زماني‌كه چنين رفتاري عادي بوده، اما از سوي يك حاكم و يك كشور پيروز با مردم مغلوب بابل برخورد متفاوت صورت مي‌گيرد.

از سوي ديگر وقتي 2 هزار و 500 سال پيش يك شخص به نمايندگي ملتي مي‌آيد و برده‌داري را لغو مي‌كند و فرمان به رعايت حقوق مردم مي‌دهد، خود نشان‌دهنده يك جامعه و فرهنگ متمدن است.اين امر تنها به كوروش اختصاص ندارد، بلكه نشان‌دهنده فرهنگ غني جامعه ايران است كه پذيراي چنين رفتاري از سوي حاكم خود بوده است.


پس با توجه به بستر زماني و مكاني صدور منشور كوروش، بايد آن را يك فرمان جامع از نظر علمي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي ارزيابي كنيم. منشور، ١٣٠ سال پيش در خرابه‌هاي شهر بابل (عراق امروزي) توسط شخصي به نام رسام كه آسوري مذهب و تبعه انگليس بود، پيدا  و به موزه بريتانيا منتقل شد.

 

در مرحله اول فكر مي‌كنند كه منشور كوروش يك كتيبه بابلي است، ولي بعد از مطالعه و ترجمه متن متوجه مي‌شوند كه متعلق به كوروش بوده و اشاره به فرماني تاريخي دارد.
سال 1971 متن منشور را به‌عنوان اولين اعلاميه حقوق بشر در سازمان ملل ثبت مي‌كنند و مولاژي از آن ساخته شده و در سازمان ملل قرار مي‌گيرد.